فروردين 1391 درست همین روزها بود که تيم گهر در دسته اول فوتبال کشور برای صعود به ليگ برتر، روزهای پر استرسی را طی میکرد و هوادارانش نگران بودند که مبادا اين تيم به سرنوشت فجر خرمآباد در سال 78 دچار شود.
گهر بیپول با تماشاچیان دورودي در حال دسته و پنجه نرم کردن با عوامل بیرونی فوتبال ایران برای صعود به بالاترین سطح فوتبال ایران بود، هنوز ماه فروردین تمام نشده بود که خبرها از فروش امتیاز این تیم به ارومیه و مشتریان دیگر حکایت میکرد و موجی از نگرانی، هواداران مشتاق و متعصب این تیم را فرا گرفته بود.
به هر ترتیب و با هر جانکندنی بود گهر از مسیری دشوار به لیگ برتر آمد و مهمان یک ساله این فصل از مسابقات جام خلیج فارس شد. در این نوشتار به آنچه که بر گهر گذشت از جنس آنچه در گذشته بررسی کردیم، یعنی نامهربانی برخی از هماستانیهای عزیز و بیتوجهی مسوولان در قبال آمادهسازی ورزشگاه این شهر چيزي نمینویسم.
میخواهم از محمد مایلیکهن تشکر کنم و بر عکس بسیاری که ایشان را به هر روشی شده است زخم میزنند، سپاسی بگویم هر چند کوچک، قدردان زحماتش باشم که خالصانه برای تیم فوتبال گهر دورود و مردم لرستان تلاش كرده است.
برخي که شرایط و وضعیت گهر دورود را پاک فراموش کردهاند، تخته گاز بر مردی میتازند که شرایط و وضعیت اسفبار و دردناک اين تيم را پذیرفت و در این شرایط نابسامان تیم گهر، قبول کرد تا مربی تیمی باشد که حتی محل مسابقهاش مشخص نبود. کارنامهی مایلیکهن و این که نتوانسته با گهر عالی کار کند را پیش میکشند بدون آن که توجه داشته باشند:
1. موفقیتهای او در تیم ملی فوتسال، تیم ملی 1996 و روزهای خوبش با سایپا را هم ببینند. قبول دارم که از روزهای خوب مايليكهن مدتها میگذرد، اما بی شک وي برای فوتبال لرستان و تیم گهر غنیمتی بود از جنس خوشبختی. نشستن او روی نیمکت تیم بیبضاعتی مانند گهر یک اتفاق فرخنده بود، کسی که با وجود کاستیهای بسیار گهر در تمام مسیر همراهیاش را ثابت کرد و گهر را تنها نگذاشت و دست آخر قصد دارد از آنچه دریافت کرده است به عنوان حقوق، برای گهر و شهر دورود هزینه کند بدون آن که سودی مادی از این کار برده باشد.
2. كساني که بر مایلیکهن میتازند و تمام تقصیرها را گردن او میاندازند به چند سؤال پاسخ دهند:
الف) آيا وضعیت مالی گهر در حد بضاعت یک تیم لیگ برتری بود تا دست مربی برای خرید بازیکنهای مورد نظرش، اردوهای تيم و ... باز باشد؟
ب) آيا وضعیت داشتههای سختافزاری گهر در حد بضاعت در لیگ برتري بوده است؟ این تیم یک نیمفصل را دور از خانه خود به میدان رفته است و در نيمفصل دوم نيز مجبور بوده فقط برای برگزاري مسابقه در دورود حضور يابد.
ج) آیا بضاعت تیم گهر از حیث بازیکنان در حد حضور در لیگ برتر بود؟ خرید بازیکن از دسته دوم فوتبال کشور در نیمفصل با توجه به فقر مالی این تیم، گواهي بر این مسأله است.
د) آیا گهر ثبات مدیریتی پایداری در طول فصل داشته است؟ يقيناً خیر! از ابتدای فصل تا کنون این تیم هر چند بازي در اختیار کسی بوده و هنوز معلوم نیست سال آینده، در لیگ دسته اول چه کسی مالك آن خواهد بود!
هـ) آیا بسترهای آرامش روانی بازیکنان براي آنان فراهم شد؟ وقتی گهر مدیر مشخصی نداشته است، روبهرو شدن با مسائلی از جنس آنچه بر اقامت بازیکنان این تیم در کرج گذشت چگونه میتواند باعث آرامش ذهنی و روانی بازیکنان این تیم برای روز مسابقه شود؟ بازيكناني كه هر روز دم از عدم پرداخت حق و حقوقشان ميزدند، با چه انگيزهاي تمرينات سخت و طاقتفرسا را انجام داده و روز مسابقه ساقهايشان را برابر استوكهاي كفش حريفان قرار دهند؟!
و) آيا مريان پيش از مايليكهن ثبات را به اين تيم القا كرده بودند؟ باید توجه داشت شرایط روی نیمکت این تیم از ابتدای فصل، شرایط با ثباتی نبوده است. از ابتدای فصل و با از دست دادن داوود مهابادی و آمدن مهدی تارتار و سپس رفتن او، حضور پورمند روی نیمکت و سپس طرح نام پرويز مظلومی که نیامده رفت و نهایتاً محمد مایلیکهن، با توجه به این نکته که ثبات مربیگری بر این تیم حاکم نبوده است، چگونه میشود انتظار خلق معجزه از سوی مایلی و دستيارانش را داشت؟
نمیشود آقای مایلیکهن را مقصر دانست و تمام تیرهاي انتقاد را به سمت او نشانه رفت. اگر عوامل شکست تیم گهر و سقوط این تیم را دستهبندی کنیم، بیشک تاثیر و عملکرد مایلی در رتبه آخر موارد دخيل در شکست این تیم قرار میگیرند. این در حالی است که با توجه به داشتههای فنی این تیم گهر، بازیهای تماشاگرپسند و زیبا از سوی آنها ارائه شد.
از نظر من و بسياري از علاقهمندان فوتبال در لرستان، بايد از مايليكهن و دستيارانش تشكر كرد كه نه اجازه دادند دلالها در اين تيم رسوخ كنند و نه در روزهاي سخت گهر را تنها گذاشتند. آنها ثابت كردند پيروزي فقط در ميدان نيست، خارج از ميدان هم ميتوان پيروز شد و اخلاق را برد، اگر چه در بازي نتيجه واگذار شده باشد.
حضور مایلیکهن که داعیهی کارهای فرهنگی را داشته و دارد، در کنار تماشاچیان لُر اتفاقی خوشایند و فرخنده بود تا مکمل یکدیگر شوند، اگر چه در آخرین روزهای حضور در کنار هم به سر میبرند...
ساسان عسكريعالم
دیدگاهها
حرفای قشنگی بود